انجمن فرهنگی و نیکوکاری احسان

در زمینه فرهنگ، نیکوکاری و انسان‌دوستی

انجمن فرهنگی و نیکوکاری احسان

در زمینه فرهنگ، نیکوکاری و انسان‌دوستی

مروری بر اخبار‎ ‎انجمن در روزهای اخیر‎ ‎

§     پنجشنبه ۲۰ بهمن:  گروهی از اعضای انجمن، به عکاسی و فیلمبرداری از آیین روز دهم محرم (عاشورا) پرداختند. قرار است به زودی نمایشگاه عکسی با موضوع زمستان و عاشورا در دفتر انجمن برگزار شود.

§     پنجشنبه ۲۰ بهمن:  نخستین جلسه گلستان خوانی با حضور شش نفر از اعضای انجمن برگزار شد. جلسات گلستان خوانی از مجموعه برنامه های گروه فرهنگی است که قرار است هر دو هفته یکبار، پنجشنبه ها برگزار شود.

§     جمعه ۲۱ بهمن:  حدود بیست نفر از اعضای انجمن به کوهنوردی در چین کلاغ رفتند. این برنامه، برنامه جایگزین ایرانگردی این ماه انجمن بود که ظاهرا به دلیل مشکلات جوی لغو شد. قرار بود در این روز اعضای انجمن از غار یخ مراد بازدید کنند.

§     شنبه ۲۲ بهمن:  سومین برنامه گفت و گوی آزاد انجمن حول موضوع کلی "انقلاب" با حضور بیست نفر از اعضای انجمن برگزار شد. گزارش این برنامه را به زودی در همین وبلاگ می توانید مطالعه کنید.

کوتاه درباره خشونت بر سالمندان

 

آن را نمی خواهند

ورود

هفته اى یکی، دو شب صداى مرافعه هاى آنان را همسایگان می شنیدند. این روزها کمتر کسى از میان همسایه ها به این مشاجرات گوش مى کرد و تقریبا بسیارى از ما با بستن آرام پنجره ها یا زیاد کردن صداى رادیو یا تلویزیون مى خواستیم از شنیدن حرف هایى که حتى براى ما آزاردهنده بود پرهیز کنیم. ما نمی دانستیم که در آپارتمان همسایه، در لحظه این مشاجرات چه صحنه هایى اتفاق میافتد، چون فقط یک صداى بلند و پرخاشگر تا مى توانست عربده میکشید، ولى هیچ صدایى مبنى بر پاسخ یا توجیه شنیده نمى شد. من همیشه فکر مى کردم پیرزن در موقعى که فریادهاى پسرش، فضاى خانه را گرفته بود، ساکت در گوشه اى نشسته است. آنقدر ساکت که حتى نمى تواند اشک بریزد. چه مى توانست بکند؟ آنها به او جا داده بودند و غذا، اگر از آنجا بیرونش مى کردند، آیا سرپناه دیگرى انتظارش را مى کشید؟ یا رفتار بهترى از دور و برى هاى خود مى دید؟ پس بهتر مى دید در برابر عروس و نوه هایش به فریاد و توهین هاى پسرش تن دهد. شاید این چند صباح باقى مانده....

آیا این خشونت است؟

تعریف خشونت با همه سادگى و وضوح، بسیار مشکل است. چرا که بسیارى از متخصصانى که خود را صاحب نظر در امر خشونت مى دانند، صرفا از دید خودشان آن را تعریف مى کنند. جامعه شناسان، روان شناسان و جرم شناسان تعاریف گوناگونى از این واژه دارند، اما تعریفى تقریبا جامع از خشونت خانوادگى براى ما از این قرار است: وقتى شخصى مقتدر در درون خانواده است و از این اقتدار- از هر نوعى که مى خواهد باشد ؛ بدنی، اجتماعى یا اقتصادى - در جهت پیشبرد امیال خود، بدون توجه به تمایل دیگرى استفاده کند، این کار خشونت است.

این معناى خشونت به طور جامع از دیدگاه بسیارى از ماست، ولى فکر مى کنیم معناى خشونت براى آنان که مورد اعمال آن قرار گرفته اند نیز همین است؟ نه، آنها نمى توانند در چند خط براى آن معنا بسازند. یک کلمه مى گویند و بس؛ خشونت یعنی، شکستن.

سالمند آزاری

امروز هنگامى که بحث خشونت در خانواده مطرح مى شود، اکثر صاحب نظران علوم اجتماعی، زنان و کودکان را قربانیان اصلى خشونت در خانواده تلقى کرده و از سالمندان کمتر یاد مى کنند. اگرچه وجود همسرآزارى و کودک آزارى در جوامع مختلف به تناسب ساختار فرهنگى و اجتماعى شان متفاوت بوده و در مقایسه با پدیده سالمندآزارى از فراوانى بیشترى برخوردار است، اما این امر دلیل بر نفى سالمندآزارى نیست. مى توان گفت که در این مورد نیز همانند سایر مسائل سالمندی، از توجه به آن غفلت ورزیده شده است بررسى هاى خشونت نسبت به کهنسالان هنوز درحال برداشتن قدم هاى اولیه خود است. محققان و کارشناسان سالمندى علاوه بر خشونت جسمانى (تنبیه بدنی) به بررسى انواع دیگر خشونت نیز اشاره دارند و از خشونت روانى مثل تحقیر، دشنام، از میان بردن اعتماد به نفس و سرزنش و خشونت اقتصادى همانند قرار دادن فرد سالمند در مضیقه مالى و خشونت اجتماعى چون انزواى اجتماعى و ممانعت از برقرارى روابط اجتماعى نام مى برند. اگرچه ممکن است فرد سالمند به نوعى قربانى همه خشونت هاى فوق شود، اما این طور به نظر مى رسد که بیشترین مقدمه اى که در مورد سالمندان عمومیت دارد خشونت روانى است. این نوع از خشونت شامل بى احترامى لفظى مداوم، آزار و اذیت، تهدید، محرومیت فیزیکى و مالى است. تهدیدهاى متداولى مانند دوست نداشتن سالمند، مورد پسند نبودن، دشنام دادن، تمسخر و استهزا در جمع، ممنوعیت برقرارى ارتباط با دیگران، بى توجهى نسبت به نیازهاى جسمانی، اجتماعى و روانى سالمند، همه و همه بخش هایى از خشونت روانى است که سلامت روانى سالمند را به خطر مى اندازد.

شما فکر مى کنید وقتى در مورد فردى که به سنین بالا پا گذاشته، چنین رفتارهایى به ظهور مى رسد چه حالى به او دست مى دهد؟مطمئن هستم، خواندن این مطلب تا همین جا حس ناخوشایندى را تا حد انزجار از چنین رفتارهایى در هر انسانى ایجاد مى کند. بروز چنین رفتارهایى از هر فردى که سرپرستى و محافظت از سالمندى را به عهده دارد ، موجب بروز احساساتى چون: بى میلى به زندگی، سرزنش خود، نداشتن اعتماد به نفس و عدم نگرش مثبت، احساس یاس و ناامیدى و درماندگی، ترس از مردم، اضطراب، احساس گناه، احساس حقارت، حس عدم شایستگى و نهایتا کناره گیرى سالمند از همه چیز مى شود. آنان در این سالهاى عمر، آنقدر شکننده هستند که حتى در مواردى که خشونت بین اعضاى دیگر خانواده رخ مى دهد (حتى خشونت هاى کلامی)، حس رعب و وحشت را در وجود خود حاکم دیده به حدى که گویا آنها مقصر هستند.در مجموع با بروز چنین رفتارهایى از ساکنان هر خانه که سالمندى در آن زندگى مى کند، ما با دستان خود، آنها را به ورطه هاى ناامنى مى کشانیم که دیده نمى شود، ولى خیلى زود سالمند را در گرداب خود فرو مى کشد. از آنجا که تن و روان آدمى وابسته به هم بوده و سلامت یکى در گرو سلامت و شادابى دیگرى است، لذا در بیشتر موارد این ناراحتى هاى روانى منجر به بروز بیمارى هاى جسمانى در سالمندان شده و سلامت آنان را به مخاطره مى اندازد. تاثیر خشونت هاى روانى آنقدر توسعه یافته است که مى تواند به صورت مادام العمر روى فرد باقى بماند.

خشونت در ایران

آنچه مسلم است اینکه سالمندآزارى در کنار کودک و همسرآزارى در میان گروهى اندک از خانواده هاى ایرانى وجود دارد، اما تاکنون هیچ بررسى خاصى در این زمینه صورت نگرفته است. بنابراین لازم است ضمن توجه ویژه به این حوزه، تمهیدات لازم درجهت کاهش، درمان و پیشگیرى از سالمندآزارى فراهم شود و از آنجا که ساختار سنى جمعیت در حال حاضر متفاوت از گذشته است و تعداد افراد سالمند نسبت به کل جمعیت به طور مداوم درتمام کشورها رو به افزایش است، لذا این شرایط براى جامعه ایرانى ایجاب مى کند که توجه به سالمند و مسائل سالمندى بیش از پیش مورد توجه مسئولان جامعه ما قرار گیرد. شاید تهیه و تدوین مقررات حمایت از سالمندان را باید در برنامه کار مسئولان مرتبط قرار داد. شاید باید به خانواده ها آموزش سالمنددارى داد. شاید باید به کسانى که از سالمندان نگهدارى مى کنند، بازهم گفت: آنها هنوز از ما هستند، پس به بهداشت روانى و جسمانى شان مثل حفظ بهداشت براى خودمان توجه کنیم.شاید باید به محققان علوم مرتبط، چون روانشناسی، جامعه شناسی، علوم تربیتى و بسیارى دیگر گفت که دست به کار تحقیق و پژوهش هاى گسترده اى در خصوص سالمندآزارى شوند و تنها فکر نکنند خشونت را باید درمیان زنان و کودکان مورد پژوهش و رسیدگى قرار داد.

انجمن در این چند روز...

مروری بر اخبار انجمن در روزهای اخیر:


  • پنجشنبه ۱۳ بهمن: جمعی از اعضای انجمن، از سالمندان آسایشگاه کهریزک بازدید کرده و با آنان گفت و گو نمودند. طی این دیدار، هدایایی از قبیل جوراب و تنقلات بسته بندی شده به آنها اهدا شد. به گزارش یکی از بازدید کنندگان، وضعیت سالمندان در یکی از بخشها بسیار نابسامان و ناراحت کننده بود. در این بخش، سالمندانی نگهداری می‌شدند که قادر به انجام هیچ کاری - حتی جابه‌جایی خود- نبودند. در بخش دیگری نیز سالمندان روشندل و نابینا حضور داشتند.
  • پنجشنبه ۱۳ بهمن: یازدهمین جلسه شعرخوانی انجمن به یاد آرتور رمبو، بنیانگذار شعر نو در فرانسه و ادبیات جهان با حضور یازده نفر از اعضای جوان انجمن برگزار شد. در این جلسه علاوه بر معرفی رمبو و خواندن برخی از اشعار او، دوستان به خواندن اشعار خود و یا شاعران دیگر پرداختند. قرار شد در آینده نزدیک فیلم داریوش مهرجویی درباره آرتور رمبو به نمایش درآید.
  • جمعه ۱۴ بهمن: چهارمین برنامه نمایش و نقد فیلم با حضور سی نفر از اعضای انجمن و با نمایش فیلم گاندی ساخته ریچارد آتن برو برگزار شد که به دلیل طولانی بودن فیلم فرصت نقد و بررسی آن از دست رفت. این فیلم به معرفی و نمایش زندگی و اندیشه‌های مهاتما گاندی پرداخته و از جمله فیلمهای پر خرج سینمای هالیوود به شمار می رود. بن کینزلی در این فیلم در نقش مهاتما گاندی بازی کرده است. یکی از برجسته ترین نکات این فیلم انتخاب بازیگران و گریم بسیار خوب آنها بود به طوری که گاندی، نهرو، جناح، مولانا و حتی همسر گاندی بسیار به شخصیت های واقعی شان شباهت ظاهری داشتند.
  • شنبه ۱۵ بهمن: نخستین برنامه کارگاه آموزش با موضوع کارآفرینی و با حضور هشت نفر از اعضای انجمن برگزار شد و طی آن زهرا قیاسی کارشناس ارشد مدیریت اجرایی به معرفی کارآفرینی و نظام ارزشی آن پرداخت. به زودی مقاله و نمودارهای مربوط به این کارگاه در وبلاگ قرار داده خواهد شد.

دیدار ماهانه از سالمندان

اعضای انجمن احسان، روز پنجشنبه ۱۳ بهمن ماه (پس فردا) با سالمندان آسایشگاه کهریزک دیدار خواهند کرد. این چهارمین برنامه شاخه سالمندان گروه نیکوکاری است و قرار است طی آن، ضمن دیدار با سالمندان، هدایایی به آنان تقدیم شود.

دوستانی که مایل به مشارکت در این برنامه هستند، می توانند در ساعت ۳ بعد از ظهر روز ۱۳ بهمن، مقابل در ورودی آسایشگاه حضور به هم رسانند. این برنامه تا ساعت ۵ بعد از ظهر به طول خواهد انجامید.

لازم به یادآوری است که این برنامه در راستای طرح «نکوداشت سالمندان» و با اهداف زیر برگزار می شود:

٭        احیای منزلت فراموش شده انسانی سالمندان و قدرشناسی شایسته از آنان

٭        رفع مشکلات و حل مسائل سالمندان در ابعاد سلامت، رفاه و تأمین اجتماعی

٭        ایجاد زمینه های مشارکت اجتماعی و باروری فرهنگی سالمندان و خودشکوفایی آنها

٭        بهره گیری نسل جدید از تجربه های انباشته سالخوردگان دنیا دیده

به منظور کسب اطلاعات بیشتر در زمینه پروژه سالمندان و طرح پیشنهادهای اجرایی برای سال ۸۵ به ما ایمیل بزنید:

Ehsan_ngo@yahoo.com

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

سایتهای مرتبط:

* آسایشگاه خیریه کهریزک

گزارش بازدید از موزه آبگینه

به احتیاط رو اکنون که آبگینه شکستی*

 

برای مشاهده عکس در ابعاد بزرگتر روی آن کلیک کنیددر روز جمعه مورخ ۷ بهمن ۸۴ جمعی از اعضای انجمن فرهنگی و نیکوکاری احسان (هفت نفر) طبق برنامه از پیش اعلام شده، بازدیدی از موزه آبگینه و سفالینه داشتند. موزه آبگینه در واقع موزه تخصصی شیشه و سفال است‌.

این موزه در محله قدیمی تهران در خیابان ۳۰ تیر واقع شده است. ساختمان موزه به خودی خود می‌تواند برای علاقه‌مندان بسیار دیدنی باشد. این ساختمان متعلق به قوام‌السلطنه‌، وزیر احمد شاه قاجار بوده و در دو طبقه و پنج تالار ساخته شده است‌. تزیینات بنا شامل منبت کاری چهارچوب درها و پله‌ها است و آجر کاری نما که در ۵۰ نوع‌است. گچ‌بری موزه شامل دو دوره است‌: دوران قوام و سبک غربی در زمان سفارت مصر و آینه‌کاری‌های طبقه دوم‌، که مربوط به دوره قاجار است‌.

در ابتدای موزه مواد و لوازمی که بوسیله آنها اسباب و لوازم شیشه ای ساخته میشدند را می توان دید. مرحله بعد تالاری است که در آن اشیای سفالی و شیشه ای متعلق به دوران ماقبل تاریخ (پیش از میلاد مسیح) قرار داده شده اند. در اینجا می توانیم گردنبندها و النگوهای شیشه ای را ببینیم که هزاران سال پیش (بیش از ۵۰۰۰ هزار سال) روزی در گردن و مچ یک زن قرار داشته اند. واقعا حیرت آور و به نوعی عبرت آموز بود. تصور اینکه زنی در هزاران سال پیش این النگو را در دست داشته و غرور آمیز و شاید فخر فروشانه میان زنهای همسایه و اطرافیان خودنمایی می کرده و تصور گردن وی که در آن گردنبند شیشه ای می درخشیده و شاید به نوعی کارهایی انجام می داده که توجه اطرافیانش را به این نکته جلب کند که این من هستم که چنین چیز گرانبهایی دارم. همچنین کوزه ای سفالی در این قسمت قرار دارد که در آن زمان پادشاهان خون دشمنانشان یا حیوانات وحشی را در آن می ریختند و می نوشیدند و بر روی ظرف هم نقشی از آن حیوان نقاشی می کردند. تصورشان این بوده که با این عمل قدرت آن حیوان و یا انسان به خودشان منتقل می شده. همچنین خمره ای به نمایش گذاشته شده متعلق به دوران گیل گمش که کاربری ذخیره غلات داشته. از نکات قابل تامل در این خمره این است که بر روی آن مقدار بسیار زیادی تزئینات و ظرافت بکار رفته است. تامل این جاست که چه انسانهای با ذوق و هنری بوده اند که حتی برای خمره ذخیره غلات هم یک چیز ساده و بی آرایش درست نمی کردند بلکه هر چیزی را تزئین می کرده اند. این مطلب می تواند قابل مقایسه با امروز ما باشد که از نظر هنری به زیبایی و نمای لوازم و اسبابمان توجه چندانی نداریم و در هر لیوانی و هر بشقابی غذا می خوریم. در واقع می خواهم بگویم که فکر می کنم امروزه ما در بکار بردن ظرافت و توجه به زیبایی و نمای چیزهای اطرافمان عقب تر از مردم هزاران سال پیش شده ایم. نگاه هنری به اطرافمان ضعیف شده است.

از دیگر نکات جالب ابریقی بود که از آذربایجان پیدا کرده بودند. نکته جالب اینکه این کوزه به شکل شتر درست شده بود. این می تواند نشاندهنده این باشد که هزاران سال پیش احتمالا در آذربایجان شتر وجود داشته یا حیوانی بارکش نظیر آن.

تالار صدف که در طبقه دوم این بنای زیبا و شگفت انگیز واقع شده به علت شباهت شکل آن به صدف نیمه باز به این نام خوانده می‌شود و شامل انواع سفال‌های قرن سوم و چهارم شهر نیشابور است‌. البته یکی از اشیای جالب این قسمت ظروفی است که بر روی آن ادعیه هایی به زبان مندایی نوشته شده که مردم آن دوران آنها را در سر در خانه هایشان قرار می دادند تا بدین‌وسیله از شر دشمنان و شیاطین مصون بمانند. می توان این مطلب را با ادعیه های محافظت کننده از بلایا مقایسه کرد. در این قسمت ظروف سفالی که بوسیله آنها حجامت انجام می شده هم در معرض نمایش قرار دارند.

تالار یک و دو در طبقه اول و تالارهای دیگر در طبقه فوقانی قرار دارد. در تالار شماره دو (بلور) قدیمی‌ترین شیشه‌ها و لوله‌های شیشه‌ای و سفال‌ها قرار داده شده است‌. تالار چهار (زرین‌) که به خاطر ظروف زرین‌فام که از دوران سلجوقی به جا مانده چنین نامی گرفته است‌، شامل ظروفی است که دور تا دور با خط نسخ و نستعلیق تزیین شده‌است‌. هم‌چنین چهره‌های مغولی روی این ظروف خود نمایی می‌کنند که با توجه به شهر محل پیدایش‌، نقوش آن‌ها فرق می‌کند. تالار پنج (لاجورد) به خاطر لعاب‌های یک رنگ فیروزه به این نام خوانده می‌شود، و از قرن هفتم و هشتم (دوره ایلخانی‌) به جا مانده است‌.

طراح ویترین‌های موزه مهندسی اتریشی به نام هانس هولاین است‌.

با نزدیک شدن به دوران صفویه‌، اشیا مصرفی‌تر می‌شود. تزیینات این بخش شامل گلاب پاش و صراحی است‌. یا وسیله ای که باز آن در تدخین قلیان استفاده می شده اما به نحوی ساخته شده بود که می توان آن را همراه خود برد و در هر جایی از آن استفاده کرد (به نوعی قلیان همراه بوده) هم‌چنین میزی که از دوران قاجار به جا مانده با لعاب هفت رنگ و مزین به نقش چهره‌های شخصیت‌های شاهنامه است که نام هر شخص بالای چهره نوشته شده است. از نکات قابل توجه این میز این بود که نام کیومرث، یکی از شخصیت های شاهنامه به صورت "کیومرس" (با سین) نوشته شده بود که می تواند موضوعی برای تحقیق باشد.

این مجموعه تا ۱۳۳۰ محل سکونت و کار قوام‌السلطنه بود و بعد از آن مدت هفت سال در اختیار سفارت مصر قرار گرفت‌. بعد از آن‌، به ترتیب سفارت افغانستان‌، بانک بازرگانی و در سال ۱۳۵۵ با همکاری مهندسان ایرانی و اتریشی تغییرات آن شروع شد. با وقوع انقلاب ایران مدت کوتاهی در کار توقف ایجاد شد اما در بهمن سال ۱۳۵۹ این موزه رسما شروع به کار کرد.

ساختمان موزه هشت ضلعی است و در باغی به مساحت ۷۰۰۰ مترمربع قرار دارد. طرح‌های بدیع و در و پنجره‌های نفیس که بسیار خوب نگه‌داری شده‌اند، یادآور معماری عصر سلجوقی است و می‌تواند الهام بخش معماران معاصر برای طرح‌های سبک کلاسیک‌باشد.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

تهیه و تنظیم: صابر نقوی

 

* عنوان برگرفته از یکی ازغزلیات سعدی است. برای دیدن متن کامل آن اینجا را کلیک کنید.

 

** برای اطلاعات بیشتر در مورد این موزه اینجا را کلیک کنید.