انجمن فرهنگی و نیکوکاری احسان

در زمینه فرهنگ، نیکوکاری و انسان‌دوستی

انجمن فرهنگی و نیکوکاری احسان

در زمینه فرهنگ، نیکوکاری و انسان‌دوستی

برنامه های گروه فرهنگی در اسفند ۸۴

دوست عزیز!

برنامه های گروه فرهنگی انجمن احسان در اسفند ۱۳۸۴ از قرار زیر است.

این جدول زمانی جهت اطلاع قبلی شما از برنامه ها تقدیم می شود تا در صورت تمایل با تنظیم اولویتهای خود در این برنامه ها حضور به هم رسانید.

جمعه ۱۲ اسفند

 

ورزش جمعی در پارک گفتگوی تمدنها؛ ساعت ۷ صبج

شنبه ۱۳ اسفند

*

سینما؛ فیلم چهارشنبه سوری - سینما عصر جدید (زمان رزرو اعلام خواهد شد)

پنجشنبه ۱۸ اسفند

 

گلستان خوانی (۳)؛  ساعت ۱۸ تا ۲۰

جمعه ۱۹ اسفند

 

مراسم روز درختکاری؛ پرورشگاه شهید قدوسی

شنبه ۲۰ اسفند

*

آشنایی با انرژی درمانی ( Raiki )؛  ارائه دهنده: مصطفی اردوبادی - ساعت ۱۸ تا ۲۰

 

  • یادآوری۱: نشست ها در دفتر جدید انجمن، واقع در خیابان کارگر شمالی – نرسیده به بلوار کشاورز – شماره ۱۶۹ (ساختمان گل) – طبقه۴ – واحد ۲۴ برگزار خواهند شد.
  • یادآوری۲: برای حضور و شرکت در برنامه هایی که با علامت (*) مشخص شده اند، حداکثر تا ۳ روز قبل از برنامه ثبت نام نمایید. کوتاهی در این کار، موجب اخلال در نظم برنامه های مزبور خواهد شد. برای ثبت نام می توانید با شماره تلفن ۸۸۹۶۸۵۱۲ و یا با ایمیل nedamodarres@yahoo.com تماس بگیرید.

 

 

 

کوتاه درباره خشونت بر سالمندان

 

آن را نمی خواهند

ورود

هفته اى یکی، دو شب صداى مرافعه هاى آنان را همسایگان می شنیدند. این روزها کمتر کسى از میان همسایه ها به این مشاجرات گوش مى کرد و تقریبا بسیارى از ما با بستن آرام پنجره ها یا زیاد کردن صداى رادیو یا تلویزیون مى خواستیم از شنیدن حرف هایى که حتى براى ما آزاردهنده بود پرهیز کنیم. ما نمی دانستیم که در آپارتمان همسایه، در لحظه این مشاجرات چه صحنه هایى اتفاق میافتد، چون فقط یک صداى بلند و پرخاشگر تا مى توانست عربده میکشید، ولى هیچ صدایى مبنى بر پاسخ یا توجیه شنیده نمى شد. من همیشه فکر مى کردم پیرزن در موقعى که فریادهاى پسرش، فضاى خانه را گرفته بود، ساکت در گوشه اى نشسته است. آنقدر ساکت که حتى نمى تواند اشک بریزد. چه مى توانست بکند؟ آنها به او جا داده بودند و غذا، اگر از آنجا بیرونش مى کردند، آیا سرپناه دیگرى انتظارش را مى کشید؟ یا رفتار بهترى از دور و برى هاى خود مى دید؟ پس بهتر مى دید در برابر عروس و نوه هایش به فریاد و توهین هاى پسرش تن دهد. شاید این چند صباح باقى مانده....

آیا این خشونت است؟

تعریف خشونت با همه سادگى و وضوح، بسیار مشکل است. چرا که بسیارى از متخصصانى که خود را صاحب نظر در امر خشونت مى دانند، صرفا از دید خودشان آن را تعریف مى کنند. جامعه شناسان، روان شناسان و جرم شناسان تعاریف گوناگونى از این واژه دارند، اما تعریفى تقریبا جامع از خشونت خانوادگى براى ما از این قرار است: وقتى شخصى مقتدر در درون خانواده است و از این اقتدار- از هر نوعى که مى خواهد باشد ؛ بدنی، اجتماعى یا اقتصادى - در جهت پیشبرد امیال خود، بدون توجه به تمایل دیگرى استفاده کند، این کار خشونت است.

این معناى خشونت به طور جامع از دیدگاه بسیارى از ماست، ولى فکر مى کنیم معناى خشونت براى آنان که مورد اعمال آن قرار گرفته اند نیز همین است؟ نه، آنها نمى توانند در چند خط براى آن معنا بسازند. یک کلمه مى گویند و بس؛ خشونت یعنی، شکستن.

سالمند آزاری

امروز هنگامى که بحث خشونت در خانواده مطرح مى شود، اکثر صاحب نظران علوم اجتماعی، زنان و کودکان را قربانیان اصلى خشونت در خانواده تلقى کرده و از سالمندان کمتر یاد مى کنند. اگرچه وجود همسرآزارى و کودک آزارى در جوامع مختلف به تناسب ساختار فرهنگى و اجتماعى شان متفاوت بوده و در مقایسه با پدیده سالمندآزارى از فراوانى بیشترى برخوردار است، اما این امر دلیل بر نفى سالمندآزارى نیست. مى توان گفت که در این مورد نیز همانند سایر مسائل سالمندی، از توجه به آن غفلت ورزیده شده است بررسى هاى خشونت نسبت به کهنسالان هنوز درحال برداشتن قدم هاى اولیه خود است. محققان و کارشناسان سالمندى علاوه بر خشونت جسمانى (تنبیه بدنی) به بررسى انواع دیگر خشونت نیز اشاره دارند و از خشونت روانى مثل تحقیر، دشنام، از میان بردن اعتماد به نفس و سرزنش و خشونت اقتصادى همانند قرار دادن فرد سالمند در مضیقه مالى و خشونت اجتماعى چون انزواى اجتماعى و ممانعت از برقرارى روابط اجتماعى نام مى برند. اگرچه ممکن است فرد سالمند به نوعى قربانى همه خشونت هاى فوق شود، اما این طور به نظر مى رسد که بیشترین مقدمه اى که در مورد سالمندان عمومیت دارد خشونت روانى است. این نوع از خشونت شامل بى احترامى لفظى مداوم، آزار و اذیت، تهدید، محرومیت فیزیکى و مالى است. تهدیدهاى متداولى مانند دوست نداشتن سالمند، مورد پسند نبودن، دشنام دادن، تمسخر و استهزا در جمع، ممنوعیت برقرارى ارتباط با دیگران، بى توجهى نسبت به نیازهاى جسمانی، اجتماعى و روانى سالمند، همه و همه بخش هایى از خشونت روانى است که سلامت روانى سالمند را به خطر مى اندازد.

شما فکر مى کنید وقتى در مورد فردى که به سنین بالا پا گذاشته، چنین رفتارهایى به ظهور مى رسد چه حالى به او دست مى دهد؟مطمئن هستم، خواندن این مطلب تا همین جا حس ناخوشایندى را تا حد انزجار از چنین رفتارهایى در هر انسانى ایجاد مى کند. بروز چنین رفتارهایى از هر فردى که سرپرستى و محافظت از سالمندى را به عهده دارد ، موجب بروز احساساتى چون: بى میلى به زندگی، سرزنش خود، نداشتن اعتماد به نفس و عدم نگرش مثبت، احساس یاس و ناامیدى و درماندگی، ترس از مردم، اضطراب، احساس گناه، احساس حقارت، حس عدم شایستگى و نهایتا کناره گیرى سالمند از همه چیز مى شود. آنان در این سالهاى عمر، آنقدر شکننده هستند که حتى در مواردى که خشونت بین اعضاى دیگر خانواده رخ مى دهد (حتى خشونت هاى کلامی)، حس رعب و وحشت را در وجود خود حاکم دیده به حدى که گویا آنها مقصر هستند.در مجموع با بروز چنین رفتارهایى از ساکنان هر خانه که سالمندى در آن زندگى مى کند، ما با دستان خود، آنها را به ورطه هاى ناامنى مى کشانیم که دیده نمى شود، ولى خیلى زود سالمند را در گرداب خود فرو مى کشد. از آنجا که تن و روان آدمى وابسته به هم بوده و سلامت یکى در گرو سلامت و شادابى دیگرى است، لذا در بیشتر موارد این ناراحتى هاى روانى منجر به بروز بیمارى هاى جسمانى در سالمندان شده و سلامت آنان را به مخاطره مى اندازد. تاثیر خشونت هاى روانى آنقدر توسعه یافته است که مى تواند به صورت مادام العمر روى فرد باقى بماند.

خشونت در ایران

آنچه مسلم است اینکه سالمندآزارى در کنار کودک و همسرآزارى در میان گروهى اندک از خانواده هاى ایرانى وجود دارد، اما تاکنون هیچ بررسى خاصى در این زمینه صورت نگرفته است. بنابراین لازم است ضمن توجه ویژه به این حوزه، تمهیدات لازم درجهت کاهش، درمان و پیشگیرى از سالمندآزارى فراهم شود و از آنجا که ساختار سنى جمعیت در حال حاضر متفاوت از گذشته است و تعداد افراد سالمند نسبت به کل جمعیت به طور مداوم درتمام کشورها رو به افزایش است، لذا این شرایط براى جامعه ایرانى ایجاب مى کند که توجه به سالمند و مسائل سالمندى بیش از پیش مورد توجه مسئولان جامعه ما قرار گیرد. شاید تهیه و تدوین مقررات حمایت از سالمندان را باید در برنامه کار مسئولان مرتبط قرار داد. شاید باید به خانواده ها آموزش سالمنددارى داد. شاید باید به کسانى که از سالمندان نگهدارى مى کنند، بازهم گفت: آنها هنوز از ما هستند، پس به بهداشت روانى و جسمانى شان مثل حفظ بهداشت براى خودمان توجه کنیم.شاید باید به محققان علوم مرتبط، چون روانشناسی، جامعه شناسی، علوم تربیتى و بسیارى دیگر گفت که دست به کار تحقیق و پژوهش هاى گسترده اى در خصوص سالمندآزارى شوند و تنها فکر نکنند خشونت را باید درمیان زنان و کودکان مورد پژوهش و رسیدگى قرار داد.